خانه عناوین مطالب تماس با من

هوای تازه

هوای تازه

پیوندها

  • نمیدانم چرا رفتی....شاید من خطا کردم
  • دیوان حافظ
  • جوک و اس ام اس
  • وبلاگ دانشجویان جوان
  • عشق دختر شرقی
  • ساحل بی محبت
  • فیلتر شکن
  • ایران وطن من تو را می سازم
  • کلیک کن تو قلب من
  • وبلاگ های +/- جایزه ۸۰۰ دلاری
  • ورود ۱۳- ممنوع
  • عشق شوالیه سبز
  • شانس در خونه تو زده
  • روزهایم برفی است
  • کلبه تنهایی من ( کامبیز عزیز)
  • کلبه من ( شیوا جان)
  • ۞۩ بی پرده زنان و مردان را ببینید ۩۞۩
  • اس ام اس های جدید

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • تجربه
  • بچه که بودیم
  • آدم برفی
  • آدما از آدما ...
  • [ بدون عنوان ]
  • متن آهنگ به سوی تو
  • [ بدون عنوان ]
  • داستـان زیبـای قلـب کوچـک از نادر ابراهیـمی
  • [ بدون عنوان ]
  • نامه نادر ابراهیمی به همسرش
  • خدا حافظی گابریل گارسیا مارکز با دنیا
  • [ بدون عنوان ]
  • [ بدون عنوان ]
  • راز عشق شقایق
  • [ بدون عنوان ]
  • [ بدون عنوان ]
  • کاش می توانستم
  • [ بدون عنوان ]
  • [ بدون عنوان ]
  • آن روزها و این روزها
  • احمد شاملو
  • کافه پیانو
  • سیدمهدی موسوی
  • مهدی اخوان ثالث/م.امید/
  • سخنانی از گابریل گارسیا مارکز

نویسندگان

  • آترین 90
  • عرفان 10

بایگانی

  • آذر 1396 1
  • تیر 1393 2
  • خرداد 1393 2
  • آبان 1392 1
  • مرداد 1392 1
  • تیر 1392 1
  • اسفند 1391 1
  • شهریور 1391 2
  • مرداد 1391 2
  • دی 1389 1
  • آذر 1389 1
  • شهریور 1389 1
  • آذر 1388 1
  • آبان 1388 1
  • مهر 1388 1
  • مرداد 1388 4
  • تیر 1388 6
  • خرداد 1388 10
  • اردیبهشت 1388 4
  • فروردین 1388 3
  • آذر 1387 1
  • آبان 1387 2
  • مهر 1387 3
  • شهریور 1387 3
  • مرداد 1387 2
  • خرداد 1387 6
  • اردیبهشت 1387 4
  • فروردین 1387 6
  • اسفند 1386 3
  • بهمن 1386 2
  • دی 1386 3
  • آذر 1386 3
  • آبان 1386 4
  • مهر 1386 1
  • شهریور 1386 11

آمار : 622365 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • می میرم برات شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 23:53
    می میرم برات نمی دونستی می میرم بی تو بدون چشات رفتی از برم نمی دونستی که دلم بسته به ساز صدات آرزومه که می دونستی که من می میرم برات می میرم برات عاشقم هنوز نمی خواستی که بمونی و بسوزی به ساز دلم گفتی من میرم تو می خواستی بری تا فرداها گل خوشگلم برو راهی نیست تا فرداها از آب و گلم گل خوشگلم سفرت بخیر اگه میری از...
  • یادته؟ شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 23:37
    روزای خیلی طلایی یادته؟ روزای ترس از جدایی یادته؟ موهای شونه نکرده یادته؟ چشمک از پشت یه پرده یادته؟ عکسمون تو قاب عکسو یادته؟ بله ی بدون مکثو یادته؟ دستمون تو دست هم بود، یادته؟ غصه هامون،کم کم بود یادته؟ چشم نازت مال من بود یادته؟ دیدن من قدغن بود یادته؟ روزای بی غم و غصه یادته؟ ببینم، اول قصه یادته؟ دست گرمت تو...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1386 00:07
    ّبه نام خدا ای تنها مسا فر سرزمین دلتنگیهایم. ای تنها ماوای لحظات من. ای تپش امید در وسعت بیکرانه غمهایم خالصانه می پرستم تو را و تنها به خاطر تو نفس می کشم به زندگی عشق می ورزم تا روزی که از قفس تن و دنیای خاکی آزاد شوم و در آغوش ، تو را گیرم. باور کن هم نقس شیرین زبانم تو کسی هستی که ستاره های آسمان بی تو خاموشند و...
  • دوستی واقعی سه‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1386 15:21
    در دوستی تو او را برای خودت می خواهی و مهم نیست که او ترا دوست دارد یا نه . در دوستی به خاطر او هر کاری می کنی که این دوستی واقعی است . در دوستی واقعی اگر بدانید بودنتان باعث زحمت اوست، عقب می کشید . در دوستی واقعی دوست داشتن من مطرح است و صلاح دوست بهتر از همراهی اوست . در دوستی لحظه ای بی یاد او نمی توانی باشی . تو...
  • عشق و عقل دوشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1386 18:29
    بنام آن که عشق را آفرید برای زیستن دو قلب لازم است: قلبی که دوست بدارد قلبی که دوستش بدارند قلبی که هدیه کند قلبی که بپذیرد قلبی که بگوید قلبی که جواب بگیرد قلبی برای من قلبی برای انسانی که می خواهم تا انسان را در کنار خود حل کنم به نظر من برای زیستن عقل لازم است عقلی که منطقی دوست بدارد. عقلی که طوری فکر کند که باعث...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1386 01:45
    قصه‌های مادر بزرگ: سرنوشتی که نمی‌شد عوضش کرد روزی, روزگاری شاهی رفت شکار و به آهوی خوش خط و خالی برخورد. شاه داد زد «دوره اش کنید! می خواهم او را زنده بگیرم.» همراهان شاه دور آهو را گرفتند و آهو وقتی دید محاصره شده, جفت زد از بالای سر شاه پرید و در رفت. شاه گفت «خودم تنها می روم دنبالش؛ کسی همراه من نیاید.» و سر...
  • بدست آور آنچه را که دوستش می داری چهارشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1386 11:51
    بنام آفریننده عشق اندوهم می گیرد از زمانی که دیر می شود. آیا به راستی زمانی برای پائیدن نیست؟ چرا همیشه باید همه چیز را زمانی قدر بنهیم که دیگر نیست.؟ دیگر دیر شده و دیگر نمیتوان کاری کرد.آه که چقدر اندوهناک است لحظه سخت دیر شدن و چقدر سخت است لحظه اندوه بار جدایی. چرا بر پای ماندن کسی نمی ماند؟ آری آری فریاد می زنم...
  • داغ یک عشق.............. سه‌شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1386 19:13
    داغ یک عشق قدیمو اومدی تازه کردی شهر خاموش دلم رو تو پرآوازه کردی آتش این عشق کهنه دیگه خاکستری بود اومدی وقتی تو سینه نفس آخری بود به عشق تو زنده بودم منو کشتی دوباره زنده کردی دوستت داشتم دوستم داشتی منو کشتی دوباره زنده کردی تا تویی تنها بهانه واسه زنده بودنم من به غیر از خوبی تو مگه حرفی میزنم؟ عشقت به من داد عمر...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 01:14
    روزگار عجیبی ، ست نازنین آنگاه که سخن گفتن سخت و طاقت فرسا شده و می شود . و آنگاه که صحبت کردنت را همه و همه باید بشنوند وگرنه به بیراهه می روند و آنگاه که سخن گفتن تنها و تنها در سکوت بی پایان نگفتن خلاصه می شود و آنگاه که فریادهای بر خاسته از عمق جانت را گوش شنوائی نیست و آنگاه که کلمات در هم و برهم دوستت دارم بسختی...
  • کلام نخستین پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 01:10
    بنام یزدان بخشایشگر با درود بر تمامی دوستان عزیزم. چه آنها که می شناسم و چه آنها که نمیشناسم. آری همه شما عزیزان که مرا آنقدر سزاوار دانسته اید که وبلاگ مرا بخوانید دوستان من هستید. در ابتدا میخواستم هدف خودم را از ایجاد این وبلاگ بیان کنم. من می خواهم یک وبلاگ داشته باشم که در آن از عشق بنویسم و دین خود را به عشق تا...
  • 100
  • 1
  • 2
  • 3
  • صفحه 4