روزگار عجیبی ، ست نازنین
آنگاه که سخن گفتن سخت و طاقت فرسا شده و می شود .
و آنگاه که صحبت کردنت را همه و همه باید بشنوند وگرنه به بیراهه می روند
و آنگاه که سخن گفتن تنها و تنها در سکوت بی پایان نگفتن خلاصه می شود
و آنگاه که فریادهای بر خاسته از عمق جانت را گوش شنوائی نیست
و آنگاه که کلمات در هم و برهم دوستت دارم بسختی بر زبان جاری می شود
و آنگاه که گفتن و شنیدن دوستت دارم گناهی بس بزرگ شمرده می شود
و آنگاه که نگاهت را باید از میان نگاه های دیگران که ذل زده تو را می نگرند دزدانه و با مشقت فراوان رد نموده و به تمنای دوستت دارم روانه کنی شود
و آنگاه که هزاران چشم را برای دیدن یک چشم باید در نوردید و سراسیمه و آنهم فقط لحظاتی و نه بیشتر نباید به تماشا بایستی .
و آنگاه که غصه های کهنه جایی غیر از دل پردرد را نمی یابند و باید در قلب رنجور و زخم خورده تا سالیان سال باقی بمانند
و آنگاه که همراهی را گناه نا بخشودنی و گمراهی نشان لیاقت می دهند
چگونه باید گفت من هستم
بگذارید باشم
و بگذارید کودکی کنم
و بگذارید زندگی کودکانه من رنگ عشق کودکانه بگیرد .
و بگذارید عروسک بازی کودکانه من به عروسی دخترکان زیبای محله پیوند بخورد
و بگذارید این عروسی کودکانه را فرجامی زیبا و خدا پسند پایان دهد
و بگذارید تارهای صوتی منجمد شده از سکوت سالیان درازم به حرکت هرچند آرامی در گفتن دوستت دارم به حرکت در آید
قلبم در حال از جا کنده شدن است و نمی توانم آنچه را در لاک وجودیم می گذرد بر زبان بیاورم و آرامشی را هر چند فقط یک لحظه بر خود مستولی گردانم
روزگار عجیبی ست نازنین

کلام نخستین

بنام یزدان بخشایشگر

با درود بر تمامی دوستان عزیزم. چه آنها که می شناسم و چه آنها که نمیشناسم. آری همه شما عزیزان که مرا آنقدر سزاوار دانسته اید که وبلاگ مرا بخوانید دوستان من هستید. در ابتدا میخواستم هدف خودم را از ایجاد این وبلاگ بیان کنم. من می خواهم یک وبلاگ داشته باشم که در آن از عشق بنویسم و دین خود را به عشق تا حد بسیار ناچیزی ادا کنم. می خواهم آنقدر از عشق بگویم که همه عاشقان را در فضائی عاشقانه در کنار هم ببینم. آری ای دوستان خوب من هدف نهایی من این است. ولی رسیدن به این هدف میسر نیست مگر با کمک و همدلی همه شما. پس همینجا از همه شما می خواهم که مرا در راه رسیدن به این مهم یاری کنید. با نظرهایتان و انتقادها و پیشنهادها و هر راه دیگری که می شود مرا یاری کنید. از همه شما دوستانم می خواهم برایم مطلب بفرستید. از من انتقاد کنید و هر جا احساس کردید که میتوانم بهتر از این عمل می کردم و هرجا که بد عمل کرده بودم و................ . همه را به من بگوئید. پیشاپیش دست همه شما دوستانم را به گرمی میفشرم. نخستین مطلب مرا بخوانید و در مورد آن نظر دهید. با سپاس از همه شما عزیزان.

بدرود.