آسمان کویر سراپرده ملکوت خداست...

...آن شب من نیز خود را بر بام خانه گذاشته بودم و به نظاره آسمان رفته بودم؛ گرم تماشا و غرق در این دریای سبز معلقی که بر آن، مرغان الماس پرستارگان زیبا و خاموش، تک تک از غیب سر می زنند و دسته دسته به بازی افسونکاری شنا می کنند. آن شب نیز ماه با تلالو پرشکوهش که تنها لبخند نوازشی است که طبیعت بر چهره نفرین شدگان کویر می نوازد از راه رسید و گلهای الماس شکفتند و قندیل زیبای پروین - که هرشب، دست ناپیدای الهه ای آن را از گوشه آسمان، آرام آرام، به گوشه ای دیگر می برد - سر زد و آن جاده روشن و خیال انگیزی که گویی، یک راست، به ابدیت می پیوندد: "شاهراه علی"، "راه مکه"! که بعدها دبیرانم خندیدند که: نه جانم! کهکشان! و حال می فهمم که چه اسم زشتی! کهکشان، یعنی از آنجا که کاه می کشیده اند و اینها هم کاه هایی است که بر راه ریخته است! شگفتا که نگاه های لوکس مردم آسفالت نشین شهر آن را کهکشان می بینند و دهاتی های کاهکش کویر، شاهراه علی، راه کعبه، راهی که علی از آن به کعبه می رود.

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
شیوا شنبه 1 دی‌ماه سال 1386 ساعت 04:59 ب.ظ http://taranomepaky.blogfa.com/

سلام آترین جان . این وبلاگت خیلی با احساس و زیباست . من لینکت کردم . تو هم لینکم کن

کامبیز یکشنبه 2 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:21 ق.ظ http://kambiz-64.blogsky.com

سلام آترین
حالت خوبه؟
یه بار نظر دادم ولی دیس شدم. نمی دونم رسید یا نه٬ ولی کار
از محکم کاری عیب نمی کنه!
مرسی که بهم سر زدی. خیلی وقته که دیگه وقت نکردمه از دکتر شریعتی چیزی بخونم. مطلب قشنگی انتخاب کردیه.
بازم بهت سر میزنم.
فعلا...

مرتضی جمعه 7 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:32 ب.ظ http://www.mortezaerfani.blogfa.com

سلام من دوست شیوا هستم می خواهم با تو هم دوست باشم به ما هم سر بزن دوست دارت مر تضی

شیوا دوشنبه 10 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:12 ب.ظ http://taranomepaky.blogfa.com/

سلام آترین جان . من بالاخره آ پ کردم.بدو بیا

کامبیز سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:16 ب.ظ http://kambiz-64.blogsky.com

سلام آترین جان
با یه شعر از شاملو آپم
منتظرتم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد